۱۳۹۲ آبان ۱, چهارشنبه

نامه یک وکیل دادگستری به رییس جمهور


گیتی پورفاضل، وکیل پایه یک دادگستری طی نامه ای از رییس جمهور خواستار حفظ استقلال کانون وکلا شد.
                                  
جناب آقای دکتر حسن روحانی؛ 
 ریاست جمهوری ارجمند وگرامی ایران

با درودی نوشته ام را آغاز وبرایتان تندرستی آرزومی کنم تا بتوانید ازپسِ همه سختیهایی که بردولت شما
بارشده است برآیید ، چشمانِ نگران مردم بسویتان دوخته مانده تاببینند چگونه وباچه تدبیری میخواهید آب
رفته رابجوی بازگردانیده التهاب جامعه رافرونشانید ، وکلای دادگستری ایران ازاینکه پس ازسی وچهار
سال برای نخستین باریک حقوقدان زمام امورکشوررا بدست گرفته بسیارخرسندند به ویژه آنکه وکیل هم
هستید ومانند هرحقوقدان و وکیلی دغدغه اجرای درست قوانین رادارید. می دانیم که کمرهمت بسته اید تا با
دستهای پُرتوان واراده ای قوی سرزمین عزیزمان را ازدرون گرداب هولناکی که درانداخته اند رهایی
دهید ، آمده اید تا این کشورکهن راکه بَرماندی شکوهمند ازگذشته ای دوراست درجایگاهی که سزاوارش
است بنشانید.
 من به عنوان یک وکیل که عضو بسیارکوچک کانون وکلای مرکزومانند هروکیلی نگرانِ قوانینی که بی
اعتنا به اصول قانون اساسی تدوین وتصویب شده ومی شوند هستم ، زیرا این بیراهه رفتنها است که کشور را به ورطه ای می کشاند که نباید ، سی وچهارسال ازانقلاب میگذرد اماهنوزجامعه ازدردی مزمن و زخمی
ناسور که هرگزالتیام نیافته رنج میکشد، هرحقوقدانی میداند قانون اساسی مادرهمه قوانین است وهرقانونی
هم که تدوین وتصویب می شود نباید خلاف اصول آن باشد.
 دردیباچه قانون اساسی آمده است که :«قانون اساسی تضمینگرنفی هرگونه استبداد فکری واجتماعی و
 انحصاراقتصادی می باشد ودرخط گسستن ازسیستم استبدادی وسپردن سرنوشت مردم به دست خودشان
 تلاش می کند» تا چه اندازه موفق بوده ایم ؟ ونیزبازدرجایی دیگرمی گوید « مساله قضا دررابطه با
 پاسداری ازحقوق مردم باید به دورازهرنوع رابطه ومناسبات ناسالم باشد» تحقق یافته است .

بندهای 6و7و8و9و12و14اصل دوم که همه درراستای طرد کامل استبداد وانحصارطلبی وتامین آزادیهای
سیاسی واجتماعی ورفع تبعیض ناروا وایجاد امکانات عادلانه برای همه درزمینه مادی ومعنوی ونیزایجاد
 نظام اداری صحیح وپی ریزی اقتصاد درست جهت ایجادرفاه ورفع فقروهرنوع محرومیت درزمینه های تغذیه ومسکن وکارو بهداشت وتساوی عموم دربرابرقانون ، چه کارهایی صورت پذیرفته است ؟
به اصل نهم که میگوید« ...هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی ، به استقلال
سیاسی ،  فرهنگی ، اقتصادی و نظامی وتمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند وهیچ مقامی
حق ندارد بنام حفظ استقلال وتمامیت ارضی کشورآزادیهای مشروع را ، هرچند با وضع قوانین ومقررات
سلب کند» وفادار بوده ایم ؟
آیا قوانینی که تصویب شده حافظ جان ومال وناموس مردم بوده است ؟ یا تنها برای انحصار طلبی بیشتر
بی نگاهی به اصول نوزدهم وبیست ودوم وبیست وسوم وبیست وچهارم وبیست وهفتم وسی ام وسی وهفتم
 وسی وهشتم وسی ونهم وچهل وسوم تنها برای مصلحت انحصارطلبان بی ایرادی پذیرفته وتصویب شده
است. اصل هفتادوششم به مجلس حق تحقیق وتفحص درتمام امورکشوررا میدهد ، چرا زمانی که سازمان
برنامه وبودجه را دولت پیشین درراستای اهداف خود که خلاف منافع ملت منحل کرد صدایی ازمجلسیان
بیرون نیامد ؟ دراصل سی وششم آمده که « حکم به مجازات واجراء آن باید تنها ازطریق دادگاه صالح وبه
موجب قانون باشد»هنوزپس ازگذشت سی وچهارسال ازانقلاب ، دادگاههای انقلاب جمع نشده اند وهمچنان
به موازات دادگاههای عمومی دادگستری دادگاههایی مانند روحانیت راهم ایجاد کرده گروهی را تافته جدا
بافته تلقی وبرترازمردم نشانده ایم ولی بانگ می زنیم همه دربرابرقانون مساوی وازحقوق شهروندی به
یکسان برخوردارند آیا تساوی چنین حکم میکند ؟ 

سی وچهارسال است کانونهای وکلا که کهن ترین نهادمدنی کشورند خواسته اند استقلال خود رابهر وسیله
ممکن قانونی حفظ کنند درحالی که برلبه تیغ تیزقوه قضاییه ایستاده وشمشیرداموکلس را بالای سرشان در
اهتزازمی بینند ، صلاحیت کاندیداهای هیات مدیره باید ازصافی دادگاه انتظامی قضات بگذرد تا بتوانند به
 رتق وفتق امورکانون رسیده و نابسامانی ها راسامان بخشند ، سالهاست انرژی هیات مدیره کانونها به ویژه
کانون وکلای مرکزصرف جا انداختن لزوم استقلال کانونهای وکلا درذهن قوه قضاییه و قانع کردن مجلس
 ومجلسیان است تا لایحه ای خلاف منافع مردم که دردل این نهاد مدنی نهفته است تصویب نشود .        
قوه قضاییه دانسته یا نادانسته با لایحه های گوناگون استقلالش را خدشه دار وحق گویان جامعه وکالت را به
 زندان انداخته وبرخی از نهادها هم به عنوان مجازات تبعی بنحوی ازانحاء از تمدید پروانه هایشان جلوگیری
 میکند ، یادمان باشد پروانه وکیلی که بوسیله قوه قضاییه صادریا تمدید می شود همان برسرش خواهد آمد که  
می دانیم ومی بینیم .
 درزبان شیرین پارسی به وکیل،دادگومی گویند وبه راستی هم وکلایی که به رایگان ازحق تضییع شده مردم
دربرابرزورگویان دفاع می کنند دلاورانی هستند که دراین وانفسای روزگار یک تنه به پیکاربا بی عدالتی
زورمداران برخاسته اند تامردم بدانند هرگزسوگندی را که به هنگام گرفتن پروانه وکالت خورده اند از یاد
نبرده اند حتی اگرسالهای سیاهی را درزندان سپری ومورد بی حرمتی قرارگیرند بازهمچنان زبانشان گویا
وچشمانشان بیناست.
رئیس جمهورفرهیخته وگرامی ایران آنچه برایتان نوشتم درد دلی بود تا دریابید وکلا وحقوقدانان متعهد پایبند
به حق وعدالت چه روزگارسختی راگذارنیده ومی گذرانند وچگونه پیکرجامعه وکالت تاکنون آماج تیرهای
زهرآگین بوده وهست که اگربه فریادش نرسید ستمی ناروا به مردم ومدافعانشان روا داشته اید.
با احترام 
 گیتی پورفاضل
 وکیل دادگستری                     
           
 
         
   
     

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر